الان 14 خرداد 92 است و من و بابایی و ماممانی رفتیم مشهد من رفتم خونه امام رضا! هم عبادت کردم و هم یه عالمه بازی رفتم پارک کوهسنگی من و بابایی و بستنی من و موتور 1000! من در حال آب بازی من در هتل لاله مشهد و طبق معمول من در حال تاب تاب عباسی ...
من این ماهی قرمزمو خیلی دوست دارم اینجا هر کاری کردن افتخار ندادم دوربینو نگاه کنم. آویسا در پارک ارم: اینقدر نذاشتم ازم عکس بگیرن تا افتادم زمین گلی شدم بعد دیگه ثابت ایستادم تا چند تا عکس ازم گرفتن!!! ...
آویسا در یکی از روزهای زمستانی به آتلیه رفت. اگه بارون بیاد من یه چتر دارم تو زمستونای سرد هم که .... و اما تو هوای خوب آروم آروم قدم می زنم و کم کم می رم به سمت ساحل بعد یه کم ویولن می زنم بعد اون دور و برها یه ببعی می گیرم و وقت ناهار نه نه نه ..... اشتباه نکنید ببعی رو خیلی دوست دارم من آش میپزم با سبزیجات! ...