آویساآویسا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

آویسا به پاکی آب

بسته شدن مهد کودک و یه هفته خوش گذرونی!!!!!

  سلام به دوستای عزیزم آویسا جونم تو هفته گذشته کلی خبر بود. اول از همه اینکه مهد کودکت تعطیل     شد و تو باید به مهد جدید بری !!! البته در این حدم ناراحت نبودی ها   با تعطیلی مهد کودک تو یه هفته پیش مامان مریم موندی و هر کاری که دلت می خواستو تو این یه هفته انجام دادی دیگه این که خاله فریبا کار شناسی ارشد قبول شد و رفت برای ثبت نام خاله زری هم این هفته اومد خونه مامان مریم و کلی خوش گذروندیم فقط بدیش این بود که تو نمی تونستی شب ها با ما بیدار بمونی !!ولی روزا کلی بازی میکردی عزیز دلم این هفته عکس پرسنلی هم گرفتی خیلی خوردنی هستی گلم     راستی تا یادم نرفته ا...
23 شهريور 1392

سه چیز...

سه چیز را با احتیاط بردار :   قدم،قلم، قسم! سه چیز را پاک نگه دار:   جسم،لباس،خیال از سه چیزکار بگیر:   عقل،همت، صبر! از سه چیز خود را دورنگهدار:   افسوس، فریاد، نفرین! سه چیز را آلوده نکن:   قلب، زبان، چشم! اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن:   خدا، مرگ و دوست.   ...
9 شهريور 1392

برای آویسای عزیزم...

سلام گلم از امروز تصمیم گرفتم تا یه سری مطلب توی وبت بذارم تا وقتی بزرگ شدی و خوندیشون بدونی که چقدر  واسه خاله مهم بودی. امیدوارم این مطالب توی قسمت هایی از زندگی راه گشات باشه آخه تو نفس منی شکسپیر گفت : من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم، انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات عشق بورز .. خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن .. قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن قبل از اینکه بنویسی » فکر کن قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش قبل از اینکه دعا کنی » ببخش قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن قبل ...
5 شهريور 1392

یه سری عکس جدید...

سلام دوستای عزیز امیدوارم حال همتون خوب باشه و سر حال باشین آویسا دوباره برگشت خاله فریبا و عمو میثم اومده بودن خونمون منم اولش خواب بودم ولی کم کم سر حال اومدم بعد از اینم که از خواب بیدار شدم شروع کردم به بازی بدن معطلی!! بعد از ظهرم همه با هم رفتیم بیرون آویسا خانم که کلی خرید کرد و بازی کرد و خوش گذروند ...
29 مرداد 1392